دوست دارم در این سرزمین به خاک بروم
سن وسال من (51 سال) به گونه ای است که نه آرزوهای جوانان را دارم ونه هنوز (اگر اتفاق خاصی روی ندهد)به قول قدیمی ها آفتاب لب بوم هستم.
این روزها مطالب زیادی در مورد جلوگیری از ورود ایرانیان به آمریکا نوشته اند .
می دانم برنامه های خیلی ها که به این سرزمین رفت وآمد دارند ممکن است به هم بریزد .
می دانم صرف نظر از هرگونه گرایش سیاسی ، مذهبی و... کسانی آرزوهای خود را با رفتن به آمریکا جامه عمل پوشاندند ومی پوشانند .
می دانم در علم ،تکنولوژی وکشاورزی این سرزمین شماره یک است .
( به قول خودشان Number one ).
می دانم از نظر ثروت 25در صد ثروت دنیا در این سرزمین وجود دارد.
می دانم در ورزش این کشور حرف اول را در دنیا می زند.
می دانم به غیر از صنعت در ادبیات وسینما نیز خیلی حرفها دارد.
می دانم حتی در معادن ومنابع طبیعی خیلی غنی است.
بهترین ساختمانها ، بهترین منازل ، زیباترین مناظر طبیعی و خیلی از آزادگی های فردی در این سرزمین وجود دارد.
وبه معنای واقعی کلمه ، یک ابر قدرت هست(Super power ). وفرض کنیم همه ما ، خوبی های این سرزمین را می بینیم واگر هم نقاط ضعفی هم داشته باشد به آنها کار نداریم.
واما ایران هر آنچه خوبی داشته باشد را کاری نداشته باشیم وفقط بدیها را ببینیم !!!! ( فرض کنیم ).
اما با صدای بلند می گویم من می خواهم در ایران بمانم ودفن شوم .
به عنوان یک فرد بسیار عادی(خیلی معمولی) که نه یک فرد با مدارج بالای دانشگاهیست ، نه یک اندیشمند ،نه یک کار آفرین، نه ثروتمند ، نه هنرمندو نه ورزشکار شناخته شده ونه یک سیاستمدار (به طور کلی شناخته شده نیستم ). فردی با یک زندگی وکار عادی که نون بخور نمیری در می آورد. و بود ونبودم برای این سرزمین که هیچ برای خودم وحتی دیگران هم فرقی نمی کند !!!!! می خواهم در این سرزمین بمانم و بمیرم .
در این سرزمین زاده شدم ،در این سرزمین بزرگ شدم ، در این سرزمین محبت را دیدم ویاد گرفتم ،در این سرزمین عشق را شناختم وعاشق شدم ، در این سرزمین درس خواندم ودانستم که هیچ نمی دانم ، دراین سرزمین بدی های کمش را دیدم تا خوبی های بسیارش را بشناسم وقدرشان را بدانم .در این سرزمین خندیدم ، در این سرزمین گریه کردم .در این سرزمین به دست خود عزیزان وآنهایی را که به عشقشان زنده بودم را دفن کردم .در این سرزمین فارغ از مذهب وزبان و رنگ وقومیت گفتم ، نه کرد نه فارس نه لر نه آذری نه عرب و... بلکه همه اینها وآنهم ایران.
نگفتم فقط شیعه ، نگفتم فقط سنی ، نگفتم فقط یهودی ، نگفتم فقط زردشتی ، نگفتم فقط مسیحی و....گفتم همه اینها و آنهم وجدان .
در این سرزمین زندگی کردم .در این سرزمین ازدواج کردم در این سرزمین کار کردم ، زاده شدن فرزندم دراین سرزمین بود ودر این سرزمین در گوشه ای آرام ( اگر بدخواهان ایران بگذارند) می میرم .
پس نهایت آرزوی من : در این خاک ، هر جا که هست .کنار رود ارس ؟ نمیدانم .
کنار دریای عمان در چابهار ؟نمی دانم .
کنار اروند رود ؟ نمی دانم .
جزیره ابو موسی ؟ نمی دانم .
کنار تالاب انزلی ؟ نمی دانم .
کنار در یاچه زریوار ؟ نمی دانم .
کنار دریاچه خشک شده هامون ؟ نمی دانم .
در مسیر رود خشک زاینده رود ؟ نمی دانم .
فقط دوست دارم در این سرزمین دفن شوم . من در ایران می مانم .
از سیاسیون نمی خواهم ، از وزارت امورخارجه ودولت وحکومت هم نمی خواهم.از غیر و دیگران وحتی آزادی خواه وکسانی که جهان وطنی را فریاد می زنند نیز نمی خواهم.بلکه روی سخنم با کسانیست که با هر چیزی وبه هر صورتی با این سرزمین پیوندی دارند.از آنها می خواهم :
ای ایرانیانی که ثروت داری .دانش دارید.آگاهی دارید .قدرت دارید. عاشقید .معشوقید .هر کاری که می کنید نگذارید به ایرانی بی حرمتی بشود بی حرمتی به ایرانی برابر است با بی حرمتی به ایران .حتی اگر از وضعیت این سرزمین دلگیر هستید، از مام وطن نمی توان ونباید دلگیر شد.وطن سیاست نیست .وطن دین نیست .وطن آزادی نیست ،وطن پول نیست ، وطن حتی عشق نیست . وطن هستی ماست .وطن ریشه ماست ، وطن وجود ماست .
وطن ، وطن است !
حتی اگر شهروند آمریکا هم بشوید .بازهم ایرانی هستید یک مادر فرزندش را به بیگانه نمی دهد حتی اگر سالهای سال در آغوش بیگانه زندگی کند .به عشق مادر جواب آری بدهید.
هر کاری که فکر می کنید درست است، انجام دهید. اما ایران را فراموش نکنیم .
شاید روزی فرزند من نیز از این سرزمین برود اما من می مانم ومی خواهم در ایران به خاک بروم. .