سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پنج شنبه ویاد مادر -3

 

به یاد مادرم

کاش تا دل می گرفت و می شکست
دوست می آمد کنارش می نشست !
کاش می شد روی هر رنگین کمان
می نوشتم مهربان با من بمان !!!
کاش می شد قلب ها آباد بود
کینه و غم ها به دست باد بود
کاش می شد دل فراموشی نداشت
نم نم باران هم آغوشی نداشت
کاش می شد کاش های زندگی
تا شود در پشت قاب بندگی
کاش می شد کاش ها مهمان شوند
در میان غصه ها پنهان شوند
کاش می شد آسمان غمگین نبود
رد پای کینه ها رنگین نبود..
کاش می شد زندگی
تکرار داشت . . .
لااقل تکرار را یکبار داشت . . .
ساعتم برعکس
می چرخید و من . . .
برتنم می شد گشاد این
پیرهن . . .
آن دبستان ، کودکی ، سرمشق
آب . . .
پای مادر هم برایم جای
خواب . . .
خود برون می کردم
از دلواپسی . . .
دل نمی دادم به دست
هر کسی . . .

خداوند تمام مادران از دست رفته را بیامرزد .